loading...

چشم‌هاش اندازه‌ی گاوه، بخدا.

بازدید : 465
چهارشنبه 6 آبان 1399 زمان : 2:36

یک. امروز از یه جایی توی کانادا ایمیل گرفت. بعد با استاده صحبت کرد و به‌نظر استاده هم بهش گفت که اوکیه و بیا. من چی‌کار کردم؟ وانمود کردم که خوش‌حالم. شاید هم وانمود نکردم. واقعاً خوش‌حال شدم. اگه ایران بمونه دیگه هیچ‌وقت نمی‌خنده. اگه بره تموم می‌شه همه‌چیز. امروز یکم آروم‌تر بودم. یه بخشیش بخاطر سرترالین و دیازپوکسایده. یه سری تب جلوم بازه. یکی درمیون دانشگاه‌های کانادا و روش‌های آرام خودکشی. آخه احمق، دنبال چی می‌گردی؟ یه دانشگاهی که نوشته باشه یه کسخلی با معدل دوازده و سه‌ترم مشروطی رو می‌گیریم، فاند هم می‌دیم، کون هم می‌دیم؟

سه‌گانه‌ی تخمی رنگ‌ها، یا «منگی دیازپوکساید»
برچسب ها
نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 0

آرشیو
آمار سایت
  • کل مطالب : <-BlogPostsCount->
  • کل نظرات : <-BlogCommentsCount->
  • افراد آنلاین : <-OnlineVisitors->
  • تعداد اعضا : <-BlogUsersCount->
  • بازدید امروز : <-TodayVisits->
  • بازدید کننده امروز : <-TodayVisitors->
  • باردید دیروز : <-YesterdayVisits->
  • بازدید کننده دیروز : <-YesterdayVisitors->
  • گوگل امروز : <-TodayGoogleEntrance->
  • گوگل دیروز : <-YesterdayGoogleEntrance->
  • بازدید هفته : <-WeekVisits->
  • بازدید ماه : <-MonthVisits->
  • بازدید سال : <-YearVisits->
  • بازدید کلی : <-AllVisits->
  • کدهای اختصاصی